The City of Brass (The Daevabad Trilogy 1)

✍️ خلاصه داستان

در آغاز قرن هجدهم، در دل قاهره، دختری جوان به نام ناهری زندگی می‌کند. او دغل‌باز است، کمی شفاگر، کمی فالگیر، اما خودش به جادو اعتقادی ندارد. با این حال، ناهری دارای توانایی‌هایی عجیبی‌ست؛ می‌تواند زبان‌هایی را که هرگز نیاموخته صحبت کند و بدون آموزش پزشکی، بیماران را درمان کند. او این‌ها را مهارت‌هایی ناشناخته و شاید ارثی می‌داند، نه چیزی جادویی.

اما زمانی که در یکی از مراسم‌های احضار ارواح، به اشتباه یک موجود نیرومند را احضار می‌کند، زندگی‌اش برای همیشه تغییر می‌کند. این موجود، دارا (Darayavahoush)، یک جنگجوی باستانی از نژاد جنّیان است که به ناهری می‌گوید او آخرین بازمانده‌ی خاندان افسانه‌ای «ناهید»هاست — قبیله‌ای از جن‌ها که زمانی شفاگران بزرگ دنیای جنیان بوده‌اند.

ناهری و دارا به سمت دایواداب، شهری افسانه‌ای که با دیوارهایی از مس محافظت می‌شود و جایگاه اصلی جن‌ها و قبایلشان است، سفر می‌کنند. در این شهر، هر قبیله دارای قدرت، گذشته، و دشمنی‌های کهنه‌ای با دیگری‌ست. دایواداب، اگرچه در ظاهر شهری باشکوه و جادویی‌ست، اما زیر پوست آن سیاست، تبعیض، توطئه و نفرت جریان دارد.

از طرف دیگر، داستان از دید علی‌زید (علی) نیز روایت می‌شود؛ شاهزاده‌ای جوان، مذهبی و آرمان‌گرا، که بین وفاداری به پدرش – پادشاه فعلی دایواداب – و دلسوزی برای اقشار فرودست، مخصوصاً «شافیت»ها (نیمه‌انسان–نیمه‌جن‌ها)، گرفتار شده است.

ورود ناهری به این شهر نه‌تنها تعادل قدرت را تهدید می‌کند، بلکه شعله‌ی دشمنی‌های قدیمی را نیز دوباره زنده می‌کند. او باید هویتش را بشناسد، مسیرش را انتخاب کند، و بفهمد که قدرت، همیشه با بهایی همراه است.

✨ نقاط قوت

• دنیاسازی چشم‌گیر: الهام‌گرفته از افسانه‌ها و فرهنگ خاورمیانه، نویسنده جهانی پیچیده و منحصربه‌فرد ساخته؛ پر از قبیله‌های جن، سیاست، تاریخ، دین و جادو.
• شخصیت‌های چندلایه: ناهری زنی مستقل، باهوش و پر از شک و تردید است. دارا جنگجویی کهن‌سال با رازهایی از گذشته است. علی شخصیتی ایدئالیست و گرفتار تضادهای درونی‌ست. همه‌ی شخصیت‌ها خاکستری‌اند و هیچ‌کس کاملاً خوب یا بد نیست.
• تم‌های اخلاقی و اجتماعی جدی: از تبعیض نژادی و قومی گرفته تا مسئله قدرت، عدالت، وفاداری، هویت و انتخاب‌های اخلاقی؛ کتاب فقط سرگرم‌کننده نیست، بلکه تفکر برانگیز نیز هست.
• نثر زیبا و پرجزئیات: زبان نویسنده شاعرانه و دقیق است، توصیف‌ها زنده‌اند و تصویرسازی‌ها قوی‌اند، مخصوصاً صحنه‌هایی که در دایواداب اتفاق می‌افتد.
   

⚖️ نقاط قابل بحث

• شروع آهسته: قسمت‌های ابتدایی داستان، به‌ویژه قبل از ورود ناهری به دایواداب، ممکن است برای بعضی از خوانندگان کند یا بیش از حد توضیحی به نظر برسد.
• حجم اطلاعات زیاد: دایواداب دنیایی پیچیده دارد. اسامی زیاد، قبیله‌های مختلف، نظام‌های سیاسی و تاریخی ممکن است باعث سردرگمی خوانندگان تازه‌وارد به دنیای فانتزی شود.
• پایانی باز: همان‌طور که برای یک سه‌گانه انتظار می‌رود، داستان با پایان کاملاً مشخص به سر نمی‌رسد. برخی خطوط روایی نیمه‌کاره باقی می‌مانند و در جلدهای بعدی پیگیری می‌شوند.
   

✅ جمع‌بندی نهایی

The City of Brass شروعی قدرتمند برای یک سه‌گانه‌ی فانتزی پیچیده و اصیل است. اگر دنبال داستانی هستی که ترکیبی از افسانه‌های شرقی، سیاست، جادو و شخصیت‌پردازی عمیق داشته باشد، این کتاب برای تو ساخته شده. نه تنها سرگرم‌کننده، بلکه تفکربرانگیز و پر از لایه‌های معنایی‌ست. هرچه جلوتر بروی، دنیای دایواداب بیشتر تو را در خود غرق می‌کند.