پس از دروغ، رمانی نسیموار تلنگرانه، جالب، دربارۀ عشق، از دست دادن و رازهای خانوادگی...
یک دروغ کوچک منجر به دروغهای بزرگ متفاوتی میشود.
گاهی اوقات دروغ میتواند زندگی شما را دو نیم کند، قبل از آن و پس از آن. و هر چه سعی میکنید نمیتوانید آن را به عقب برگردانید.
وقتی لیدیا نوجوان بود. تصمیمی گرفت که زندگی خانوادهاش را خراب کرد. آنها سی سال با پیامدهای این دروغ زند گی کردند. فکر میکردند بهترین کاری که میتوانند انجام دهند این است که وانمود کنند هیچ اتفاقی نیُفتاده است.
لیدیا، دوستان خوبی داشت، بچههایی که در مدرسهای خوب تحصیل میکردند و با مرد شایستهای ازدواج کرده بود. شوهر لیدیا، مارک، جذاب و قابل اعتماد و شاغل بود. خودش هم شغل برگزاری مراسم عروسیاش در اوج موفقیت بود. اما حقیقت این بود که لیدیا خوشبخت نبود. در این میان شوهر و بچههایش چیزی در مورد ماجرای تابستان 1982 نمیدانستند. این چیزی بود که لیدیا میخواست.
وقتی شخصی از گذشته به عنوان یک پدر وارد مدرسهای شد که بچههای لیدیا در آنجا درس میخواندند، او احساس کرد که زندگی که به سختی ساخته است، دارد از زیر انگشتانش سُر میخورد. و وقتی تصمیم گرفت از خانوادهاش محافظت کند ناامیدتر و رفتارش آشفتهتر شد. ولی وقتی شادی پسرش جیمی، پا در هوا بود. لیدیا خود را تحت فشار قرار داد تا تصمیمات غیرممکن را ممکن کند.
اما هیچ چیزی تا ابد پنهان نمیماند. گذشته با شیوۀ مضحکی گرفتار حال میشود.
آیا لیدیا میتوانست از پسرش حمایت کند و در عین حال رازش را هم حفظ کند. اگر این کار را نمیکرد، زندگی زناشویی و خانوادهاش مصون میماند؟ حقیقت وحشتناک زندگی لیدیا چیست؟
برای استفاده از مطالب فروشگاه، داشتن «هدف غیرتجاری» و ذکر «منبع» کافیست. تمام حقوق اين وبسايت نیز برای شرکت شناسنامه است.
نظرات