رمان «بوی مار» نهمین کتاب منیرالدین بیروتی و پنجمین رمان این نویسندهی نامآشنای ایرانی است. بیروتی توانسته دوبار جایزهی ادبی گلشیری را از آن خود کند. یک بار برای مجموعهداستان «تک خشت» سال 1383 و بار دیگر برای رمان «چهار درد» سال 1385.
«بوی مار» بیروتی نیز همچون بقیهی آثار این نویسندهی شاخص روزگار ما، زبان و فرمی متفاوت با آثار دیگرش دارد. او این بار بهدلیل فرم روایت رمانش (نامهنگاری و روزنامهنگاری) زبانی روانتر برگزیده. با این کار در ظاهر خواندن «بوی مار» را سهلتر کرده اما در عین حال شکل ذهنی داستان، فراز و نشیبهای خاص خودش را دارد.
منیرالدین بیروتی با رمان جدیدش قصهی «عمید» را برایتان روایت میکند. کسی که فقط نامش برای شروع چند قصه کافیست و خود گویای معانی بسیار و حتی متضادی است. معنی عمید در فرهنگ معین سرور و بزرگ قوم است، در دهخدا معادل دلشکسته و غمگین از شکست خوردن در عشق و در فرهنگ عمید معادل سردار و همچنین مسئول اخذ مالیات!
عمید به دیگران و به عزیزانش نامه میدهد و در این جهت است که سعی میکند پرده از رازهای واقعه بردارد.
عمید مرد نامها و نامههاست. کسی که زندگیش در میان نامها و نامهها پیچ و تاب میخورد و قصهی خود و دیگرانش شما را میخکوب میکند. راستی بوی مار در کتابفروشیهای پیچیده است…
برای استفاده از مطالب فروشگاه، داشتن «هدف غیرتجاری» و ذکر «منبع» کافیست. تمام حقوق اين وبسايت نیز برای شرکت شناسنامه است.
نظرات