دههی 1950، روشنفکران محافظهکار به این باور رسیده بودند که میتوانند پایان ایدئولوژی و انقراض تضاد طبقاتی را به همراه آن اعلام کنند. دنیل بل سال 1956 گفت «کارگر آمریکایی اهلی» شده است. مسلماً نه به واسطهی انتقادهای مارکس یا فقرزندگی یا «انضباط ماشینها»، بلکه بهواسطهی «جامعه مصرفگرا» و امکان زندگی بهتری است که به مدد دستمزد خود، دستمزد ثانویهی متعلق به همسر شاغلش و تسهیلات اعتباری آسان نصیبش شده است. فکر کارگر حتی در صورت عدم رضایت از شرایط کار و با وجود فورانهای پراکندهی گاهوبیگاه خشم به نزاعطلبی منجر نمیشود، بلکه سمت فانتزیهای گریزگرا مثل داشتن کارگاه مکانیکی، مرکز پرورش بوقلمون، پمپ بنزین، و کسبوکار کوچک برای خود میرود.
همهچیز آرام بود اما ناگهان ورق برگشت. در ابتدا همه گیج و مبهوت بودند و نمیفهمیدند چه خبر است. در اینجا لازم است شگفتی عظیم و دردآوری را که جنبشهای دههی 1960 برای کسانی که قاطعانه نسبت به افول تضاد اجتماعی در جامعهی مصرفگرا باور داشتند، تصور کنیم.
آنچه در اینجا دچار انسداد میشد هنر لیبرال حکومتداری بود که منظور نئولیبرالیسم در قدرت نیست، بلکه لیبرالیسم پوششیافته به معنای شکلی از سازش ناپایدار پیونددهندهی اقتصاد بازار و مداخلهگری کِینزی است.
برای استفاده از مطالب فروشگاه، داشتن «هدف غیرتجاری» و ذکر «منبع» کافیست. تمام حقوق اين وبسايت نیز برای شرکت شناسنامه است.
نظرات