دیوید باروز زمانی پدری فداکار برای پسر سه سالهاش متیو بود و زندگی رویایی خود را در فاصله کوتاهی از حومه طبقه کارگری که او و همسرش شریل برای اولین بار عاشق هم شدند زندگی میکرد - تا اینکه یک شب سرنوشتساز وقتی دیوید از خواب بیدار شد متوجه شد متیو به قتل رسیده است در حالی که دیوید درست پایین راهرو خوابیده بود.
نیم دهه بعد، دیوید به اشتباه متهم و محکوم به قتل شد، و او را رها کردند تا دوران خود را در زندانی با حداکثر امنیتی بگذراند - سرنوشتی که دیوید، غمگین و غمگین از گناه، اراده مبارزه با آن را نداشت. دنیا بدون او پیش رفته است. سپس خواهر کوچکتر شریل، ریچل، در ساعات ملاقات با یک عکس عجیب ظاهری غافلگیرکننده نشان می دهد. . . در پسزمینه، به سختی در کادر، پسری است که شباهت وحشتناکی به پسر دیوید دارد. دیوید فقط می داند: متیو هنوز زنده است.
دیوید یک فرار دلخراش را برنامه ریزی می کند، مصمم به دستیابی به غیرممکن است - پسرش را نجات دهد، نام خودش را پاک کند و داستان واقعی آنچه را که اتفاق افتاده کشف کند. اما با توجه به زندگی او و FBI که هر حرکت او را دنبال می کند، آیا دیوید می تواند به اندازه کافی از دستگیری فرار کند تا حقیقت تکان دهنده را فاش کند؟
برای استفاده از مطالب فروشگاه، داشتن «هدف غیرتجاری» و ذکر «منبع» کافیست. تمام حقوق اين وبسايت نیز برای شرکت شناسنامه است.
نظرات